دانشگاهی

برنامه دانشگاه تهران برای ورود «فلسفه مضاف» به رشته‌های دانشگاهی

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دکتری تخصصی ایران به نقل از دانشگاه تهران، سید محمد مقیمی در نشست شورای دانشگاه که در محل تالار شهید سلیمانی دانشگاه تهران برگزار شد، در تشریح اینکه دانشگاه‌ها چگونه می‌توانند نقش تمدن‌سازی خود را ایفا کنند، گفت: دانشگاه‌ها باید بتوانند نیازهای تمدن نوین اسلامی را بشناسند و برطرف کنند و هر رشته‌ای بتواند به تناسب توانایی خود این نقش و جایگاه را داشته باشد که در یک فرآیند و چشم‌انداز کل‌نگر، فارغ از تعصبات و نگاه محدود رشته‌ای خود به مسائل تمدنی نگاه کند.

رئیس دانشگاه تهران، یک گام عملیاتی به منظور ایفای نقش دانشگاه در تمدن‌سازی را ورود فلسفه مضاف به رشته‌های دانشگاهی دانست و گفت: وقتی صحبت از فلسفه مضاف می‌کنیم یعنی یک رشته علمی به عنوان مضاف‌الیه ایفای نقش کند مانند فلسفه حقوق، فلسفه هنر، فلسفه زیست، فلسفه تکنولوژی و … در حقیقت فلسفه مضاف همان فلسفه میان رشته‌ای است که ماهیت وجودی رشته‌ها را در یک نظام جامع و یکپارچه به هم پیوند می‌دهد.

استاد دانشگاه تهران با تصریح اینکه «مبنای فلسفه مضاف، تئوری‌های غربی است»، اظهار داشت: به تعداد شاخه‌های علمی که وجود دارد، فلسفه می‌تواند به عنوان نقش ترکیبی با آن علم خاص ایفای نقش کند. وقتی فلسفه به عنوان پیشوند یک رشته علمی می‌آید، قاعدتاً بحث روشمند بودن، توصیف و تعریف آن رشته و روندهایی که طی کرده و نقشی که به عنوان یک پازل از نقشه کلی تمدنی می‌تواند در جامعه ایفا کند، مطرح می‌شود و زمینه علمی مورد نظر را با روش عقلی تحلیل می‌کند؛ یعنی آن علم را تعریف می‌کند، منابعش را پیدا می‌کند، گستره‌اش را بررسی می‌کند و مسائل آن را گونه‌شناسی و دسته‌بندی می‌کند. در فرآیند تمدن‌سازی اگر نتوانیم تفکر کل‌نگرانه را در نهاد علم حفظ کنیم، دچار آسیب خواهیم شد و پیشرفت همه‌جانبه و پایدار حاصل نخواهد شد.

مقیمی با اشاره به رویکردهای مختلف در بحث فلسفه مضاف، افزود: آنچه مسلم است باید به صورت توأمان هم به رویکرد تاریخی و هم به رویکرد منطقی در آن رشته علمی توجه کنیم، یعنی بحث‌های منطقی و عقلانی با سیر تکامل تاریخی آن رشته با هم آمیخته شود و آن رشته را توصیف و توسعه دهد.

رئیس دانشگاه تهران تاکید کرد: وقتی در نظام تمدن‌سازی نوین اسلامی صحبت از فلسفه مضاف می‌کنیم قاعدتاً باید فلسفه یک ویژگی‌های خاصی متناسب با نظام ارزشی اسلامی را داشته باشد و قید فلسفه اسلامی را بایستی همراه بحث‌های مربوط به فلسفه مضاف دنبال کنیم. برای بررسی چگونگی انجام این جریان‌سازی، مقرر شد دکتر حمید پارسانیا استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، طرحی را آماده کند که بر اساس آن همان‌طور که بحث‌های مهارتی و کارآفرینی را در رشته‌هایمان توسعه می‌دهیم، اساتید و دانشجویان نیز با زیربناهای علمی آشنا شوند و بدانند فایده و جایگاه و نقش رشته تخصصی‌شان برای نظام تمدنی و جامعه کجاست؟

مقیمی در پایان اظهار امیدواری کرد: با پیاده کردن این طرح تحولی در برنامه‌های درسی مقاطع مختلف و ورود بحث‌های مربوط به فلسفه اسلامی که آن هم پیش‌زمینه‌ای برای تحول علوم می‌شود – که عمدتاً هم ناظر بر علوم انسانی است و البته حتماً علوم غیرانسانی هم از فلسفه غیرمضاف بهره‌مند خواهد شد – بتوانیم هم ذهن دانشجویان را فعال کنیم و هم اینکه نقش‌آفرینی رشته‌هایمان را در عرصه عمل و نیازهای جامعه شاهد باشیم. لذا دو اقدام مهم در دستور کار قرار خواهد گرفت و ضمن طراحی درس یا دروسی با رویکرد فلسفه مضاف در هر رشته در مقاطع سه گانه، رشته‌های مرتبط با فلسفه مضاف در برخی دانشکده‌ها و ترجیحاً در دوره دکتری، طراحی و به مرحله اجرا گذاشته خواهد شد. در این راستا دبیرخانه مرکزی در ستاد دانشگاه با مسؤلیت دکتر پارسانیا و کارگروه تخصصی با مشارکت متخصصین موضوع و نمایندگان دانشکده‌ها به‌زودی شروع به فعالیت خواهد نمود.

حمید پارسانیا، مسئول تدوین طرح ورود فلسفه مضاف به رشته‌های دانشگاهی در دانشگاه تهران نیز در این نشست، فلسفه مضاف را از زاویه پیشگامی و افق‌گشایی و حرکت در مرزهای دانش و علم تبئین کرد و گفت: قاعدتاً این عناوین قبل از هر چیز متوجه دانشگاه تهران است که دانشگاه مادر و سرآمد برای جمهوری اسلامی ایران است.

عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با بیان اینکه مواجهه‌مان با علم مدرن عمدتاً از حوزه فناوری و از جنبه قدرت و اقتدار بوده است، گفت: به نظر می‌رسد علوم کاربردی ما را به مرزهای دانش نمی‌رساند و صرفاً قلمروی استفاده و بهره‌وری هستند. علوم پایه قاعدتاً نقش اساسی برای تکوین علوم و فهم هویت علوم دارند.

وی افزود: در قلمروی فناوری باید علوم کاربردی را پیش برویم و قطعاً وقتی هم که رشد می‌کنیم باید بتوانیم پا به پای تکنولوژی موجود کار کنیم. اما اگر بخواهیم از این مرزها عبور کنیم باید لایه‌های عمیق‌تر آن را بفهمیم و حرکت‌مان به افق‌گشایی ختم شود.

پارسانیا گفت: زمانی می‌توانیم ادعا کنیم که افق‌گشایی کرده‌ایم که مسیر جدیدی ایجاد کنیم واگرنه حرکت در مسیر قبلی افق‌گشایی محسوب نمی‌شود.

مسئول تدوین طرح ورود فلسفه مضاف به رشته‌های دانشگاهی در دانشگاه تهران اظهار کرد: در صورتی می‌توانیم حقیقتاً از مرزهای دانش عبور کنیم و افق‌گشایی نمائیم که علم را فقط در حد کاربردی و فناورانه آن نگاه نکنیم، هویت آن را بشناسیم و لایه‌های عمیق‌تر معرفتی آن را که با فرهنگی که در آن شکل گرفته است ارتباط دارد هم شناسایی کنیم.

وی خاطرنشان کرد: عبور از مرزها بدون عمق گرفتن شناخت همین دانش ممکن نیست. یعنی یک برخورد تکنیکی با مسئله، هرگز ما را به عبور از مرزها نخواهد کشید؛ یعنی باید از حوزه تکنیک و کارآمدی فراتر رویم و به سوی هویت آن قدم برداریم و دقیقاً بشناسیم و بعد از آن بنیادها و هویت فرهنگی خود و فلسفه‌ای که با این زیست انس داشته و انس دارد را بشناسیم تا بتوانیم افق‌گشایی کنیم؛ که این کار نیازمند زمان است.

پارسانیا با بیان اینکه امروز فلسفه‌های مضاف بیشتر با ادبیات فلسفه تحلیلی به کار برده می‌شود، توضیح داد: اگر می‌خواهیم یک لایه عمیق‌تر به سوی مرزهای دانش و افق‌گشایی برویم، باید راجع به کاربرد علم و فلسفه و تقابل بین این دو بازاندیشی داشته باشیم. این نیاز جدی است که محیط‌های علمی ما در شناخت هویت علوم پیشگام باشند و به نظر می‌رسد علوم پایه جایگاه و منزلت بیشتری بگیرند.

وی با یادآوری اینکه از اوایل دهه ۸۰ بحث فلسفه علوم اجتماعی در قم فعال شد، گفت: راه‌اندازی رشته‌های مختلف فلسفه مضاف یک کار بین‌رشته‌ای و نیازمند آمایش است، ولی نیازمند یک قالب مشخص نیست و هر دانشکده با توجه با اقتضائات خود می‌تواند این حوزه‌های مطالعاتی را ایجاد کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا